حسناحسنا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره
ارشاارشا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

فندق کوچولوهای خونه ی ما

عروسی میتی

حسنا تا این لحظه 2 سال و 1 ماه و 25 روز و 13 ساعت و30 دقیقه و 10 ثانیه سن دارد. 8 اسفند عروسی مهدی عمو جواد بود و چون شما به خاطردندونات عصبی وکلافه بودی قبل از عروسی هر موقع اذیتم میکردی و یا نمیزاشتی لباست رو بدوزم بهت میگفتم مامانی میخواییم بریم عروسی مهدی ،و شما هم که عاشق عروسی هستی کلی ذوق میکردی و تا چند دقیقه حداقال تو عروسی سیر میکردی وبرام تعریف میکردی. اینجوری بود که دیگه هر کس ازت میپرسید حسنا عروسی کیه میگفتی عدوسی میتیه به قول مادر جون پری قربون اون نوک زبونت. شب حنابندون که بود شما از ساعت 6 عصر خوابیدی و ساعت 8 ونیم به زور بیدارت کردم تا بریم خونه عمو جواد !این از کارهای عجیب وغریب شما بود .چون شما کلا کم خوابی ...
26 اسفند 1392

گرفتاریهای آخر سال

حسنا تا این لحظه 2 سال و 1 ماه و 23  روز و 1 ساعت و 13 دقیقه و 30 ثانیه سن دارد. عزیزدلم روزای آخر سال 92 رو داریم میگذرونیم و نمیدونم باید بگم از عادات خوب یا بد ما ایرانی هاست که تو این روزای پایانی سال خیلی خودمون رو درگیر کارهایی میکنیم که شاید در طول سال میتونستیم بهتر انجامش بدیم.ولی خب ما ایرانی هستیم وافراط و تفریط تو خونِمون خلاصه اینم دلیلی برای تنبلی مامان البته بگم که شما هم حدود یکماه ونیمی میشه که بداخلاق وبهونه گیر شدی.تا دو هفته پیش دلیلش رو نمیدونستم .بعد که دیدم دیگه اصلا غذا هم نمیخوری خیلی نگرانت شدم با دکترت مشورت کردم که ایشون گفت مشکلی نیست احتمالا داری لجبازی میکنی. ولی یه روز که داشتی از فیلمه...
23 اسفند 1392

شهربازی

حسنا تا این لحظه 2 سال و 1 ماه و 9 روز 16 ساعت 0 دقیقه 50 ثانیه سن دارد. عزیز دل مامانی چون امسال برات تولد نگرفته بودیم قول دادم که ببرمت شهر بازی .اما خب باز چون هوا هم سرد بود باید میبردمت شهر بازی سر پوشیده .شهربازی شهر خودمون رو تعطیل کردن بودن یه روز که بابایی میخواست برا کارش بره همدان ما هم باهاش رفتیم .مامانی هم به قولش وفا کرد وعسلک خوشمزه وکوچولوش رو برد شهر بازی . وای که چه کیفی کردی اینقدر بهت خوش گذشت که هنوزم دائم میخوای فیلم اونروز رو ببینی و هر بارم نگاه میکنی کلی هیجان داری و بشین پا شو میکنی....قربونت برم الهی که همیشه شاد وخوشحال باشی....ازخوشحالیتو مامان جون میگیره فدات شم. شهر بازی مهستان زیاد بزر...
10 اسفند 1392

25 ماهگی

حسنا تا این لحظه 2 سال و 1 ماه و 3 روز و 12 ساعت و 2 دقیقه و 5 ثانیه سن دارد. عزیز دل مامان 25 ماهه شدنت مبارک دیگه دخترک خانمم حسابی خانم تر هم شده و یه سری کارها رو هم که کم وبیش بلد بود خوب یاد گرفته.اینجا برات نمینویسم بیشتر منظورم رو چه کارت هست چون بعدا که بخونی شاید از مامان گله کنی چرا اینارو اینجا نوشتی عسلک مامانی حدودا با وارد شدن شما به 25 ماهگی بود که بابایی هم بالاخره به لطف خدا نمایشگاه صنایع چوبیش رو افتتاح کرد.البته هنوز کامل نشده ولی انشاالله به زودی تکمیل تر میشه. دعا میکنیم بابایی تو این کار موفق باشه. و اما مامانی برات بگم که: ماهان کوچولوی ناز دونه ما سفر دومش هم اومد پیشمون .22 بهمن بود که اوم...
4 اسفند 1392
1